همشهری آنلاین: چه بنامم آنکه داس بر دست به باغ چشمان نازنینت آمد؛ آنکه چشم دیدن ندارد، با اشک بیگانه است و تو دوباره لبخند خواهی زد مثل صبح به سیاهی شب. دخترم بگذار چیزی در گوشت نجوا کنم: آن بالاها، خدایت در کمین است.
![بگذار چیزی در گوشت نجوا کنم بگذار چیزی در گوشت نجوا کنم](https://images.hamshahrionline.ir/images/2014/8/14-8-1-182359gaza.jpg)
کد خبر 267345
نظر شما